لایلاپاب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

 

همانطور که سفر خطرناک شمال از سیاتل به یوکان را طی می کند ، آنا دندون وزنه سنگینی را بر دوش خود حمل می کند. پدرش به او تازه گفته است که قرار است با هنری بردول ، مردی که به عنوان پادشاه Klondike شناخته می شود ، ازدواج کند ، که فقط یک بار او را ملاقات کرده است - زمانی که او 10 ساله بود. ظاهراً به او حق انتخاب داده شده بود که با او ازدواج کند ، اما دانستن اینکه اگر او جواب مثبت بدهد به خانواده اش مبلغ زیادی پرداخت می شود و دانستن اینکه آنها بدهی زیادی برای پرداخت دارند و خواهرش بدون درمان سرطان خواهد مرد ، در غیر اینصورت توانایی آن را نداشت ، آنا احساس کرد مجبور است پیشنهاد را بپذیرد.

او به دو مرد پول داده است که قرار است به او کمک کنند تا به بردول برسد. اما به نظر می رسد که آنها کمتر قابل اعتماد هستند و بنابراین او در عوض به ویل و سیلاس متوسل می شود ، دو مردی که او تازه در کشتی به آلاسکا ملاقات کرده است و در میان انبوه مردم نیز سعی دارند بفهمند که چگونه می توانند به مزارع طلا راه پیدا کنند. در اواخر قرن نوزدهم ، هزاران نفر از جویندگان با انگیزه وعده یافتن طلا و غنی سازی آن ، در هوای سرد و خنک در جاده های خائنانه سفر کردند و به Klondike رسیدند. آنا اهداف متفاوتی دارد ، اما مسیری که طی می کند کم و بیش همان است. در راه ، اما او با ویل پیوند برقرار می کند ، که این وضعیت را برای همسر آینده خود پیچیده تر می کند.

من هنوز کتاب را تمام نکرده ام ، اما تاکنون کاملاً جذاب بوده است. روابط بین شخصیت ها جالب است (اگر در بعضی مواقع قابل پیش بینی باشد). و شرح شرایط یوکان و همچنین طرز فکر کسانی که به آنجا سفر می کنند نیز جذاب است. من مشتاقانه منتظر مشاهده چگونگی ادامه ماجرا هستم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۰۰ ، ۱۵:۲۳
amirhossein fayeghi